سلام...
دلم گرفت بسکه نیومدم تو این وبلاگ....میبینی...آقا من از همون بچگی مثل آدمیزاد نبودم...آرزو کردم یه کاری رو کامل انجام بدم هااااا.......اما خب سیستم من اینه...عمرا بتونم...
یه چی بگم...........میثم باز با من قهر کرد...
بابا من مشکل ندارم...اون مشکل داره...منم که عمرا همه چیو پاس میدم به ..........!!!میدونین دیگه....
مجتبی میگه اخلاقش همینه...منم میگم اخلاق منم همینه...بد میگم...نه بد میگم؟
به گوشی اس ام اس زده آقا...منم زنگ اس ام اسم قطع بود....ندیدم...میگه پیچوندی....منم گفتم پیچوندم حالا حرفیه ..اونم رفت....وا......بابا من ناز کسی رو نمیخرم....از این اخلاقا ندارم....بی خیال....قهر میکنه خودشم آشتی میکنه...من میگم تو عالم دوستی این حرفا نباید باشه....پیچوندی و حیرون کردی و من قهرم.. یا من ناراحت شدم و... ولی خب متاسفانه میبینم هست...پس بذار همون بهتر کلا قهر باشه....
فعلا....